وبلاگ رسمی روزنامه آسیا

وبلاگ رسمی روزنامه آسیا

مجموعه مقالات رسمی روزنامه آسیا در زمینه اقتصاد و سیاست
وبلاگ رسمی روزنامه آسیا

وبلاگ رسمی روزنامه آسیا

مجموعه مقالات رسمی روزنامه آسیا در زمینه اقتصاد و سیاست

حضور ترکیه در بازار‌های ایران ، امیر میری




در طی بیش از یک سال اخیر که کشور ترکیه دچار بحران‌های اجتماعی و سیاسی متعدد شده، لیره ترکیه کاهش زیادی را شاهده بوده است.ترکیه دارای بزرگ‌ترین اقتصاد در میان همسایه‌های ما است و با بیش از 800 میلیارد دلار تولید ناخالص ملی(که بیش از دوبرابر اقتصاد ایران است) توانایی زیادی در فروش و بازاریابی محصولات خود در بازار‌های مختلف جهان را نیز دارد. یکی از دلایل رشد سرسام‌آور اقتصاد ترکیه در این چند سال اخیر بدون شک تحریم‌های ایران بوده است. البته ترکیه از ابتدای انقلاب با استفاده از مشکلات ایران با کشور‌های غربی، خود را به عنوان جانشین ایران مطرح کرد و توانست از این فرصت (همانند شیخ‌نشین دوبی) استفاده لازم را ببرد. بعد از تصویب تحریم‌های بانکی علیه برنامه هسته‌ای ایران توسط شورای امنیت، و تشدید تحریم‌ها و قطع شدن راه‌های مبادله ارز، ترکیه برای دور زدن تحریم‌ها به ایران کمک‌های فراوانی کرد و از این طریق توانست، صادرات خود را به ایران به شدت افزایش دهد. در این دوره ترکیه در کنار چین توانست بسیاری از محصولات خود را که تا آن روز در بازار جایی نداشتند را در ایران بفروش برساند. از لوازم خانگی گرفته تا لوازم پزشکی، و سود بسیار خوبی از این راه عاید شرکت‌های ترکیه‌ای شد. البته بگذریم که به دلیل تصمیم بسیار عجیب مسئولان ایران در پرداخت ارز دولتی به مسافران، ترکیه در طی مدت کوتاهی تبدیل به بزرگ‌ترین مرکز جذب گردشگران ایرانی شد، تا جایی که طی سال 1390 حدود 2ملیون نفر برای سیاحت به این کشور سفر کردند و میلیارد‌ها دلار در آن کشور خرج یا سرمایه‌گذاری بلندمدت کردند. در طی سال‌های 85 تا 90 میزان تبادل تجاری مابین ایران و ترکیه به شدت افزایش یافته بود و پیش‌بینی می‌شد که این میزان به سرعت به رقم 30 میلیارد دلار برسد، که به اعمال تحریم‌ها این مهم محقق نشد.اما امروز که امید می‌رود، لغو تحریم‌های بانکی در چند ماه آینده عملی شود، به دلیل کاهش ارزش لیر ترکیه از یک سو و از طرفی حضور شرکت‌های ترک در ایران، بیم آن می‌رود که محصولات ترکیه بیش از گذشته وارد بازار ایران شوند و به تهدیدی جدی برای محصولات مشابه ایران تبدیل شوند. همانند اتفاقی که برای محصولات چینی در بازار ایران رخ داد. امروز که برخی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای ترکیه وارد ایران شدند و برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های ساختمان‌سازی ترک در پروژه‌های مانند مسکن مهر فعال هستند، باید منتظر حضور دیگر برند‌های ترکی از بانک گرفته تا رستوران‌های زنجیره‌ای باشیم. جای تعجب نیست که باضعیف شدن صنعت نساجی در ایران پوشاک ترک توانست به عنوان برند برتر جای خود را در سبد پوشاک خانوارهای ایرانی محکم کند. ما نباید این را فراموش کنیم، که هر صنعتی را که ما روزی در آن حرفی برای گفتن داشتیم. به دیگران واگذار کردیم به سختی توانستیم دوباره موقعیت خود را از آنها پس بگیریم. حال که روابط همسایگی و سیاسی بین ایران و ترکیه با تمام فراز و نشیب‌هایش همچنان محکم است نباید به خاطر این روابط دوستانه چشم بر روی نفوذ لجام‌گسیخته آنها در بازار ایران ببندیم و نباید بگذاریم همان اتفاقی که برای صنعت پوشاک‌مان افتاد، برای دیگر صنایع‌مان

توسعه روستایی بایستی جدی گرفته شود، افشین کرمی




از آنجا که عموماً روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند، اقشار روستایی فقیرتر و آسیب‌پذیرتر محسوب می‌شوند که بعضاً منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز می‌شود. علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها، نبود صرفه اقتصادی برای ارائه خدمات اجتماعی، حرفه‌ای و تخصصی،‌ نبودن کار کشاورزی، محدودیت منابع ارضی و عدم‌ مدیریت صحیح مسئولان بوده است. به همین جهت، برای رفع فقر شدید مناطق روستایی، ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان، ایجاد اشتغال و افزایش بهره‌وری آنان، تمهید توسعه روستایی متولد گردید که آن را می‌توان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کم‌درآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست. هرچند باید گفت توسعه روستایی الزاماً از طریق توسعه کشاورزی موفق محقق نمی‌شود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمی‌شود، ثانیاً افزایش بهره‌وری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی می‌شود و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها می‌گردد. در این شرایط، بهتر است توسعه زیرساخت‌های اجتماعی، فیزیکی و نهادی روستاها همزمان با هم مدنظر قرار گیرد تا باعث بهبود شرایط و کیفیت زندگی و معیشت مردم محلی و ارتقای کارایی زندگی اجتماعی و اقتصادی آنان شود. به‌عنوان مثال، توسعه زیرساخت‌های اجتماعی همچون تسهیلات و خدمات بهداشتی و آموزشی، باعث بهبود کیفیت منابع انسانی و افزایش توانایی‌های آنان در جایگاه‌های فردی و اجتماعی خواهد شد. منظور از ایجاد، توسعه و نگهداری زیرساخت‌های روستایی، صرفاً تزریق نهاده‌های سرمایه‌ای به یک جامعه با تولید سنتی نیست، بلکه هدف ایجاد سازوکارها، نهادها و مدیریت جدیدی است که در عمل نیازمند مشارکت وسیع روستاییان است. در واقع این استراتژی، با همکاری مردم می‌تواند به طور آگاهانه، ارادی و موفقیت‌آمیز از دوران طراحی، برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری گذر کرده و به شرایط مطلوب پایدار وارد گردد. به بیان دیگر، از این دیدگاه مردم هم وسیله و هم هدف توسعه هستند. بنابراین طرح‌های توسعه روستایی چه به لحاظ ماهیت طرح‌ها و چه به خاطر محدودیت امکانات و منابع دولتی، نیازمند مشارکت مردم در ابعاد وسیع بوده و باید با تلفیق مناسب رویکردها، این امکان را فراهم آورد. در نتیجه تاکید بیشتر بر نیازهای مردم، تشویق و افزایش مشارکت مردم در هر مرحله از فرآیند برنامه‌ریزی، بسط و ترویج سرمایه‌گذاری‌های کوچک که مردم قادر به اجرای آن باشند، کاهش هزینه‌های مردم و در مقابل افزایش درآمدهای آنان محورهای اصلی این استراتژی هستند. این مشارکت می‌تواند در تمامی مراحل مختلف تصمیم‌گیری، اجرا (عملیات، مدیریت و اطلاع‌رسانی)، تقسیم منافع و ارزیابی وجود داشته باشد. در این باره تدوین نقشه تحلیلی منطقه و نظام سکونتگاهی، تحلیل ارتباطات فضایی، تحلیل شکاف عملکردی و نهادینه‌سازی این تحلیل‌ها در برنامه‌ریزی روستایی بسیار مثمرثمر است.

جلوه‌های انسانی رفتار اروپاییان با مهاجران خاورمیانه ، محمد علی دستمالی




زمانی که تصویر جنازه طفل سه ساله کرد سوری افتاده بر ساحل بودروم ترکیه، در رسانه‌های منطقه و جهان منتشر شد، یکی از نخستین واکنش‌های بسیاری از رسانه‌های داخلی کشور ما، مونتاژ عکس آن کودک مغروق، بر میز شورای امنیت سازمان ملل و نیز انتقاد از کشورهای غربی و اروپایی بود.

در این واکنش سیاسی-‌رسانه‌ای، شورای امنیت، آمریکا و اروپا، به عنوان تنها مقصرین این واقعه معرفی شدند و چنین استدلال شد که داعشی‌ها از اروپا به سوریه آمده و با حمایت‌های گسترده آمریکا و اروپا، مردم سوریه را از کشورشان بیرون کرده‌اند و موجبات آوارگی آنان را فراهم آورده‌اند. غافل از اینکه چرا در چنین استدلال‌هایی؛ هیچ سهمی برای خطاهای بشار اسد و حکومت بعث کنار گذاشته نمی‌شود و به صدها کودکی که بر اثر انفجار بمب‌های بشکه‌ای پرتاب شده از هواپیماهای نیروی هوایی سوریه اشاره نمی‌شود. نکته مهم دیگری که دربرگیرنده نگاه خارج از عدل و انصاف است، متهم کردن بی قید و شرط اروپا و غرب به حمایت از تروریسم و معرفی کشورهای مقتدر اروپا به عنوان مسبب اصلی آواره شدن مردم سوریه و عراق است.

شکی نیست که بسیاری از کشورهای اروپایی، از جمله انگلیس و فرانسه، دلایل فراوانی برای دفاع از منافع و مصالح خود در خاورمیانه دارند و منافع خود را خیلی وقت‌ها بر امنیت خاورمیانه ترجیح می‌دهند و نمی‌توان همه اقدامات سیاسی این کشورها را تلاش برای صدور دموکراسی و آرامش و ثبات به کشورهای منطقه ما دانست. تفکر سیاسی عمل‌گرایانه اروپا و تلاش برای استفاده از فرصت‌ها، بر کسی پوشیده نیست و بدون شک در سده‌های نوزدهم و بیستم، آنان در بسیاری از کشورهای این منطقه از جهان، مرتکب خطاهایی شده‌اند که برخی از آنها، بدون تعارف، جنایت و جرم ضد بشری بوده‌اند. اما در جهان امروز، شرایط تغییر کرده است. نه شرق، شرق دیروز است و نه غرب، غرب دیروز. در موقعیت کنونی، موازنات سیاسی و اقتصادی، بسیاری از مبانی تصمیمات کشورها را تغییر داده است و واقعیات عینی مهمی همچون دموکراسی، بازار آزاد و دنیای فناوری ارتباطات، به قدرت‌های بزرگ اجازه آن را نمی‌دهد که همچون دوران استعمار، عمل کنند. نمی‌توانیم چشمان خود را به روی این واقعیت ببندیم که همین کشورهای اروپایی، در مواجهه با مساله و معضل بزرگی همچون سیل مهاجران خاورمیانه که صد البته همه آنان شهروندان سوری نیستند، رفتاری انسانی و دموکراتیک نشان داده و تلاش‌های آنان برای اسکان دادن به مهاجرین، قابل انکار نیست. در لندن، ده‌ها هزار نفر از مردم، بر سر خیابان‌ها آمده و از دولت کشورشان خواستند که به فکر آوارگان سوری باشد و نخست‌وزیر، در پاسخ به درخواست‌ها و فشارها، فردی را به عنوان وزیر مسئول رسیدگی به آوارگان سوری معرفی کرد. در اسپانیا که در چند سال اخیر با بحران سنگین مالی روبرو شده، درخواست‌های بسیاری از سوی گروه‌های سیاسی برای حمایت از مهاجرین مطرح شد، در مجارستان و اتریش اقدامات اثرگذار و ارزشمندی صورت گرفت، در آلمان بسیاری از خانواده‌ها، به کمک مهاجرین شتافتند و همه اینها در حالی است که اروپاییان به خوبی می‌دانند، همه آوارگان و مهاجرینی که وارد کشورهای آنان می‌شوند، الزاما انسان‌هایی مظلوم و معصوم نیستند و به زودی، همان افراد نیازمند و بی پناه، منشا بسیاری از مشکلات، جرایم و آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی خواهند شد. اما با این حال، در نگرش انسانی و دموکراتیک آنها، کسی به خاطر جرم احتمالی، محکوم و مجازات نمی‌شود! پس رفتار کشورهای اروپایی در قبال سیل مهاجرین، غالبا انسانی و شایان تقدیر است و نمی‌توان جوانب ارزشمند این کمک‌ها را نادیده گرفت.

بعید نیست در پاسخ به این استدلال‌ها، افرادی اعلام کنند که پذیرفتن آوارگان و مهاجرین از سوی کشورهای اروپایی، راهی برای تامین نیروی کار ارزان و خلوت کردن سوریه به منظور فراهم کردن سقوط نظام بعث است! اما عقل سلیم به ما می‌گوید اگر ما شرقی‌ها، در موقعیت امروز غرب بودیم و به عنوان مثال همین امروز، آوارگانی از اتریش و فرانسه و ایتالیا به کشورهای منطقه ما می‌آمدند، احتمالا ما با آغوش باز و حسن نیت با آنها برخورد نمی‌کردیم. کوتاه سخن در رفتار چند روز اخیر اروپایی‌ها، در قبال مهاجرین، درس‌های فراوانی برای آموختن وجود دارد.