این روزها روزهای آغاز فصلی جدید و گشایشی قابل تأمل در نقطه شروعی از داستان اقتصاد ایران است؛ روزهایی که باید با چینش دقیق فکری از فرصت به وجودآمده که سالها ایران از آن به سبب تحریم، محروم شده بود، نهایت بهره برداری را کرد.
شرایط در دنیای امروز بهگونهایست که به سبب رشد بسیار سریع جوامع از همه جهات، اعم از اقتصادی، علمی و توسعه زیرساختهای عمرانی و فناوری، تعللکنندگان، بازندگانی سخت عقبمانده میشوند که جبران مافات، برای آنان دشوارتر از سالها و اعصار گذشته خواهد بود.
چه بسا کشورهای تعللکننده به سان رهاشدگان در کویر بیسامانی شوند که برای رهایی از بیابان بیآبوعلفی که خود را در آن گرفتار کردهاند، حتی سرخوشی گولزننده کوتاه ناشی از لحظهای دیدن سراب را هم پیش رو نخواهند دید و سرنوشت محتوم آنان تنها ماندن در دنیای نیستی و ایستایی باشد؛ در حالی که چینشگران آیندهنگر، سرخوش و شاد و سازنده و مولد در بهترین و سرسبزترین بسترها با سرعت نور به پیش میروند.
به سبب محاط بودن بر موضوع و بهرهگیری از نهایت توان از فرصت پیش آمده، ایستانبودن و قرار گرفتن روی ریل پیش رونده به سوی بستر سرسبز و زاینده، توجه به مؤلفههای مهم علم اقتصاد و بهرهگیری از تجربیات اقتصادهای مهم دنیا و برنامهریزی دقیق امری ضروری است.
مهمترین نکته برای رسیدن به ایجاد کمال در وهله اول همانا ایجاد «ثبات» است؛ ثباتی که به واسطه آن بستر سرمایهگذاری امن برای سرمایهگذار فراهم شود تا او حوزه اقتصاد ایران را هیولایی بلعنده تصور نکند و درصد خطرپذیری سرمایهگذاری برای سرمایهاش را ارزنی ناچیز در مقایسه با سایر بسترهای موازی تلقی کند.
برداشتن این گام مهم با توجه وافر به سایر رقبای ما و آسانتر کردن و پیشی گرفتن از آنها به سبب ایجاد قانونهای حمایتکننده از سرمایهگذار، بالوپر دادن به بیمههای سرمایهگذاری و اطمینان خاطر دادن با پشتوانه و ادله محکم و حمایت کتاب قانون این سرزمین از سرمایهگذار داخلی و خارجی است.
این مهم باید به طریقی صورت پذیرد که این چتر حمایتی کتاب قانون و بیمه، همینطور به ترتیب از درصد خطر کم به زیاد برای سرمایهگذار بیشتر و بیشتر شود؛ به عنوان مثال واضح و مبرهن است که سرمایهگذاری که در پروژههای اکتشاف و استخراج نفت از شمال کشور (بر فرض حوزه رودسر در دریای خزر) پول و منابع اقتصادی خرج میکند باید وجه حمایتکنندگی بیشتری نسبت به همکار سرمایهگذار خود در حوزههای به مراتب زودبازده و خوشاستحصال جنوب کشور و خلیج فارس که عایدات از آنجا بسیار سهلتر است، داشته باشد؛ چراکه درصد خطرپذیری سرمایه کمتر و استحصال نفت و میعانات در جنوب به نسبت شمال به مراتب راحتتر است.
پس اگر برای این دو، وجه حمایتکنندگی قانون یکسان باشد، ظالمانه بودن این روش در درجه اول متوجه خودمان خواهد بود و پول بیشتر به حوزه جنوبی سرازیر خواهد شد و استخراج و اکتشاف در حوزههای شمالی با کندی پیش خواهد رفت.
مؤلفه مهم دیگر توجه به مهمتر بودن و برتری بورس نسبت به بانک است؛ کشور توانایی مانند ژاپن هم امروزه متوجه این موضوع شده است که با همه تولیدات علمی و فناوری و بسترهای سرمایهگذاری، فقط و فقط به دلیل سنت قدرت داشتن بیشتر بانکها به نسبت بورس در این کشور، پیشرفت اقتصادیش در مقایسه با کشورهایی که ما اسم آن را «بورس برتر» میگذاریم، کندتر است. درست است که جا افتادن بورس در دنیای غرب بیشتر به سبب «قدمت» و «سنت» است، اما کارشناسان اقتصادی ژاپن این امر را درک کردهاند که برای بهرهبرداری از حداکثر تواناییشان پرداختن بیشتر به بورس بسیار مهم است. این نکته با اکتساب تئوریهای آموزشی، توجه به تجربیات کشورهای «بورس برتر» و نهادینه کردن قالب یک بورس درست، دست یافتنی است. به همین طریق این روند اصلاحی میتواند در ایران نیز به طور موازی پیگیری شود.
از سوی دیگر اصلاح ساختار بانکی کشور که نیاز به آن از جانب تمامی دستاندرکاران این مقوله احساس میشود به عنوان یک اسلوب مهم پیشرفت اقتصادی درک شده است و پرداختن به آن و مطابق کردن قوانین آن با یک اقتصاد سالم و رو به تعالی بسیارمهم مینماید.
توجه به سرمایه عظیم مولد انسانی و ریشهدوانی آنان در جایجای تولیدات صنایع مختلف و تنومندکردن هرچه بیشتر درخت تولید، موضوعی است که فراغ بال و پویایی جامعه را در پی خواهد داشت. توجه به این روند با خرید دانش کاربردی به هر نحوی از دارندگان آن، اختراع، اکتشاف و از همه مهمتر تعامل دائمی دانشگاه و صنعت میسر خواهد بود.
مثل معروفی نقل باتجربگان است که میگویند: «به جای ماهی دادن به او ماهیگیری یاد بده»؛ در دنیای امروز اقتصاد «دانش بنیان» و تولید علم و پرهیز از پرداختن صرف به مونتاژ بسیار مهم است، یک اقتصاد با بسترهای فراهم برای تولید حیف است که از چشمانداز پیشرفت غافل شود و آینده کوتاهمدت را به آینده بلندمدت ترجیح دهد. توجه به تولید فناوری و آماده شدن برای ورود به رقابت جهانی تنها با تولید علمی و زایندگی بیشتر در این مقوله قابل دستیابی است.
همچنین توجه به سازمانهای بینالمللی و عضویت در سازمانهای همسو و هم پیمانی اقتصادی با آنان به فراخور بسیار مؤثر است. عضویت ایران در «سازمان تجارت جهانی» مهم است؛ چراکه سودمندی همسو شدن با اقتصادهای مهم جهانی و بهرهمندی از اتحادهای مالی و حمایتی که به دنبال آن میآید بسیار مطبوع خواهد بود.
از طرفی پیوستن به قانون رعایت «حقوق مالکیت معنوی» (کپیرایت) نباید مورد چشمپوشی قرار گیرد. ایران، افغانستان و بوتان جزو معدود کشورهایی هستند که این قانون را امضاء نکردهاند! ایران به همین سبب با تمام لیاقتهای فرهنگی، ادبی، موسیقایی، علمی و رایانهای خود همواره در معرض هجمه است. در همین حیطه بازارهای بسیار تشنهای در جهان برای محصولات این بخشها وجود دارد که با قرارگیری در این روند به شدت شکوفا خواهند شد. محصولات سینمایی، ادبی، موسیقایی، نرمافزاری و... ما که برای آنها هزینه، زمان و انرژی صرف شده به سبب عدم امضای این قانون به راحتی و تقریباً مفت در دنیای مجازی و واقعی برای جهانیان قابل دسترس است و ما هیچ استفادهای از انرژی و هزینهای که برای آن گذاشتهایم، نمیبریم.
تمام این توجهات متمرکز شدن به آینده بلندمدت ما و قرارگیری ما در مدار یک اقتصاد پویا و متعالی است. در دنیای رقابت برای یک دونده سریع دو صدمتر، مهمترین نکته در نظرگیری نقطه استارت و برنامهریزی برای جهش در آن مرحله است، چراکه عقب ماندن در آن مرحله و یک شروع بد، هیچ عایدی را نصیب او نخواهد کرد و او باید خود را حذف شده بپندارد. در دنیای امروز رقابتها بسیار سریع و مانند همین مسابقه است. مغفول ماندن از این نقطه شروع، شما را از گردونه حذف و به مسابقه بعدی سوق میدهد و حذفهای متعدد در مسابقههای متعدد دیگر جبرانشدنی نیست. نقطه شروع را دریابیم.