میزان رضایت از زندگی در بین مردم مناطق مختلف جهان، تنها به میزان ثروت و درآمد آنها خلاصه نمیشود و فاکتورهای متعددی در بالا بردن میزان رضایت مردم نقش دارد؛ فاکتورهایی که در برخی مواقع حتی دیده نیز نمیشوند، اما اثرات بسیار زیادی بر روحیه افراد میگذارند. برخی از افراد در کشور خودمان با داشتن درآمدهای بالا نیز این حس را تجربه نمیکنند و در نقطه مقابل آنها نیز مردمی هستند که با درآمد حداقلی میزان رضایتشان از زندگی بسیار بالا است. دولتها برای افزایش میزان رضایتمندی مردم خود دست به ابتکارات و سنتشکنیهایی میزنند تا بتوانند میزان رضایت مردم را افزایش داده و محبوبیت خود را همچنان در حد بالا نگه دارند. اما برای افزایش رضایتمندی نیاز به کارهای بزرگ نیست، گاهی تغییرات کوچک اثرات به مراتب بیشتری دارند. یکی از کارهایی که بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی برای نیل به این هدف انجام دادهاند، تغییر ساعت آغاز کار روزانه از 7 یا 8 صبح به 9 صبح میباشد؛ برای مثال ساعت کار در آمریکا از 9 صبح شروع میشود و تا 5 بعدازظهر ادامه پیدا میکند و در آلمان ساعت کاری از 9 آغاز و 6 بعدازظهر پایان مییابد (در آلمان یک ساعت برای صرف ناهار در نظر گرفته شده است). تقریبا در بیشتر کشورهای جهان وضع به همین منوال است، اما در ایران ساعت شروع به کار در ادارات دولتی و اکثر شرکتهای خصوصی از 8 صبح تا 4 بعدازظهر است. کارشناسان درباره تغییر ساعت شروع به کار در ایران نظرات متفاوتی دارند. عدهای از کارشناسان این موضوع را بیاهمیت دانسته و میگویند که ساعت کاری از دهها سال پیش همین بوده و تغییر روند موجود کار صحیحی نیست و تغییر همین یک ساعت و افزایش آن از 8 به 9 صبح، نیازمند تغییرات گسترده در بخشهای گوناگون از مدارس گرفته تا بانکها میباشد و این نظم چند دهه گذشته را برهم میزند و موجب سردرگمیها و بیبرنامگیهای بسیاری میشود. در مقابل این استدلال، عدهای دیگر از کارشناسان میگویند که در گذشته اکثر مردم قبل از نیمهشب میخوابیدند، اما امروزه به خاطر تغییر الگوهای رفتاری که در زندگی مردم پیش آمده، مانند تماشای برنامههای تلویزیونی، ساعت خواب تغییر کرده و مردم بیشتر از گذشته بیدار میمانند و کمتر میخوابند و این دیر خوابیدن و زود بیدارشدن بر سلامت و کیفیت زندگی هر فرد اثرات مخرب میگذارد. اگر نگاهی به نظر این دو گروه از کارشناسان داشته باشیم، به راحتی میتوان نظر گروه دوم بسیار معقول و درست دانست. اما چرا هیچ مسئولی در کشور به این موضوع توجه نمیکند و در مورد آن صحبت نمیکند؟ این تنها یک نمونه از تغییراتی است که با اعمال آن، میتوانیم کیفیت زندگی و میزان رضایتمندی آحاد افراد جامعه را بالا ببریم، اما به دلیل محافظهکاری بیش از اندازه سیاستمداران و قانونگذاران در ایران حتی در مورد آن نیز بحث نمیشود. در واقع کارشناسان دسته اول همان مسئولین هستند که با هرگونه تغییر مخالفند، حتی اگر این تغییر بتواند بر سلامت و روح و روان جامعه اثرات مثبت بگذارد. شاید بهتر باشد تصمیمگیران و قانونگذاران کمی تاریخ را مطالعه کرده و ببینند اسلاف آنها چه قوانین مهم و جنجالبرانگیزی را تصویب کرده و از عواقب آن نیز نهراسیدند و کاری را که به صلاح کشور بود، انجام دادهاند. همانند قانون هشت ساعت کار در طول روز که با مخالفتهای جدی نیز همراه بود، اما در ایران زودتر از بسیاری از کشورهای جهان در سال 1298 شمسی تصویب و اجرایی شد. در آخر تنها میتوان یک نکته را گوشزد کرد و آن این است که برخی از سنتها را باید شکست، حتی اگر در ابتدای کار باعث برهم خوردن نظم جاری شوند.