چه کسی از محبوبیت تلگرام میترسد؟
محمدعلی اَبر
یکی از مهمترین دستاوردهای تلفنهای همراه هوشمند، امکان استفاده از ابزارهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی است که بدون اغراق، در نوع خود، یک انقلاب بزرگ محسوب میشود. به یمن فناوریهای قدرتمندی همچون سیستم عامل آندروید و سایر ابتکارات دنیای آی.تی، جوامع بشری، استفاده از ابزارهای ارتباط اینترنتی بر روی تلفن همراه و تبلتها را به جلوهای ساده از علایق دنیای مجازی خود تبدیل کردهاند. این انقلاب ارتباطی کممانند، گذشته از پیامدهای منفی و مثبت اجتماعی، تربیتی و فرهنگی، دستاوردهای اقتصادی و اثرگذاریهای دیگری نیز دارد. در برخی از کشورهای جهان، فناوری مزبور نیز همچون دیگر جلوههای زندگی مدرن، به سرعت مورد پذیرش قرار گرفته و برخی معادلات حقوقی نیز برای آن تعریف شده است اما در جوامع در حال توسعه، مواجهه با این پدیدهها، اندکی پیچیدهتر است. در این جوامع، از سوی برخی نهادهای سیاسی و حاکمیتی، ترجیح بر این است که مبانی تهدیدزا و مخرب این پدیدهها بزرگ نمایی و با دو بحث بسیار حساس امنیت ملی و باورهای دینی و تربیتی، ارتباط داده شده و در یک کلام، از منظر جرم شناسانه به آن نگریسته شود. اگر چه هر دو دغدغه، تا حد معقولی بجا و به حق است، با این وجود از آنجایی که این فناوری با قیمت اندک و به راحتی در دسترس همگان قرار میگیرد و اشتیاق فراوانی برای استفاده از آن وجود دارد، نمیتوان با هشدارهای سیاسی و امنیتی، از استفاده آن جلوگیری کرد یا اینکه محدودیت و ممنوعیت گستردهای برای آن در نظر گرفت.
در ایران نیز این مباحث، با حساسیت بسیار مطرح شده است اما سیاست یک بام و دو هوا و تناقض در قانونگذاری و اجرای قانون، مشهود است. در کشوری که بسیاری از دولتمردان و سیاستمداران آن، عضو شبکههایی همچون فیسبوک و توییتر هستند، هنوز هم ممنوعیت و محدودیت فنی بر سر راه استفاده از این شبکهها وجود دارد و شاید در این میان، تنها عنصر راضی این بازار، فروشندگان نرمافزارهای فیلترشکن باشند که به راحتی، کلید قفل تمام پایگاههای قفل شده را در اختیار مشتریان میگذارند! البته در ایران، گذشته از بحث امنیت و مسائل مرتبط با آن، دغدغه دیگری نیز وجود دارد که همانا، ترس از کاهش شدید درآمد اپراتورهای تلفن همراه است که یا دولتی یا شبهدولتی هستند و تا پیش از سردرآوردن وایبر، تلگرام و دیگر ابزارها، درآمدهای کلانی داشتند. اپراتور بزرگی همچون همراه اول، سالانه دهها میلیارد تومان از محل پیامک یا اس.ام.اس به جیب میزد و حالا با رونق گرفتن تلفنهای همراه هوشمند مجهز به اینترنت، بخشی بسیار جدی از این درآمد کلان، به یکباره دود شده است! انصافا قیمت این خدمات، بسیار بیشتر از ارزش واقعی آن بوده و هست و در حال حاضر دارندگان تلفن هوشمند در صورتی که از خدمات اینترنتی خوبی برخوردار باشند، نهتنها برای پیامک، بلکه برای تماس صوتی و ارسال تصویر نیز پولی پرداخت نمیکنند و بسیار طبیعی است که این انگیزه مهم اقتصادی در کنار دیگر جذبههای دنیای فناوری ارتباطات، مشتریان ایرانی را به سوی عضویت در تلگرام و دیگر شبکهها سوق دهد. البته این واقعیت را نیز از یاد نبریم که سبک زندگی جامعه ما و امکاناتی که در اختیار خانوادهها و جوانان ماست، فضای حقیقی چندانی برای تفریح و ارتباط، ایجاد نمیکند و در نتیجه، ارتباط مجازی و وبگردی، بخش مهمی از خلأ موجود را پر میکند. در کشوری که جوانان آن، با مشکلات مهمی همچون بیکاری، نداشتن پول توجیبی کافی، نداشتن باشگاه و مکان مخصوص تفریح و مسائلی از این دست روبهرو هستند، عضویت در شبکههای ارتباطی و اجتماعی، یک ابزار تسکین دهنده به شمار میآید.
محمدحسن انتظاری، دبیر شورای علی فضای مجازی، چند روز پیش اعلام کرد که 13 میلیون شهروند ایرانی از تلگرام استفاده میکنند. یعنی به عبارتی، تقریبا از هر 6 نفر شهروند کشور ما، یک نفر عضو تلگرام است و به طور شبانهروزی از آن استفاده میکند و جالب اینجاست که در کشورهای دیگر، مطلقا چنین نسبت و آمار بالایی وجود ندارد. لذا در این شرایط، بهتر است به جای آنکه در حوزههای سیاسی و فرهنگی، ترس از استیکرها یا شکلکها و سوءاستفاده اطلاعاتی را بهانه کنیم و نیز بهجای آنکه از ترس کاهش درآمد اپراتورها، ضرورت فیلتر تلگرام و دیگر شبکهها را به میان بیاوریم، تلاش کنیم که با کالبدشکافی و آسیبشناسی دقیق این موضوع، واقعیتهای عینی و واقعی زندگی شهروندانمان را بپذیریم و تا زمانی که جایگزینی در اختیار آدمها نگذاشتهایم، ابزارهای موجود را از دست آنها درنیاوریم.