وبلاگ رسمی روزنامه آسیا

وبلاگ رسمی روزنامه آسیا

مجموعه مقالات رسمی روزنامه آسیا در زمینه اقتصاد و سیاست
وبلاگ رسمی روزنامه آسیا

وبلاگ رسمی روزنامه آسیا

مجموعه مقالات رسمی روزنامه آسیا در زمینه اقتصاد و سیاست

بحران کم‌آبی و تبعات اقتصادی ناشی از آن، آرش سیف‌زاده





بحران آب در ایران که همواره یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم این سرزمین بوده، این روزها شکل دیگری به خود گرفته، به طوری که ابعاد جدید آن مستقیما مردم شهرنشین را هم تحت تاثیر قرار داده است. در گذشته که بخش اعظم جمعیت روستا‌نشین بودند، تعداد بیشتری از افراد، به حرمت آب اعتقاد داشتند؛ چراکه با زندگانی و رزق و روزی تک‌تک آنان ارتباط مستقیم داشت. روستاییان بیشتر دامپرور و کشاورز بودند و درک می‌کردند که استحصال آب و بهره‌گیری از آن برای نتیجه‌بخش بودن زحماتشان تا چه حد مهم است. با گذشت زمان و فزونی جمعیت شهرنشین، میزان آگاهی نسبت به ارزش این موهبت در یک کشور کم‌آب کاهش یافت. به حدی که بسیاری از شهرنشینان بدون در نظر گرفتن منابع محدود آب تقریبا به هر اسرافی اقدام کردند. برای آنان سختی‌های فراهم‌آوری آب و انتقال آن به خطوط شهری توجیه نشده بود و بنابراین محلی از اعراب نداشت؛ با باز کردن شیر آب، این ماده با فشار بالا به راحتی در اختیار آنان بود و مصرف بی‌مبالات آن برای همه به یک عادت تبدیل شده بود. این روند بد به‌جای آنکه از رفتار روستاییان الگو بگیرد و اصلاح شود با گسترش شبکه انتقال آب و پیاده شدن الگوریتم شهری در روستاها به طرز بی‌سابقه‌ای همه‌گیر شد. از طرفی، در مدیریت آب کشور با سدسازی‌های نابه‌جا، عدم توجه به جغرافیای اجرای عملیات استحصال آب، آسیب دیدن محیط زیست، مکانیزه نکردن کشاورزی و کشت بذر ناسازگار با محیط پیرامون، فرسودگی خطوط انتقال آب، عدم تبلیغات کاربردی برای فرهنگ درست مصرف کردن آب و... به تشدید این مساله دامن زده است. اما به تازگی این نوع نگاه تغییر یافته و از طرف مقامات و محققان هشدار شمارش معکوس رسیدن به مرحله وضعیت قرمز پایان آب به کرات شنیده می‌شود. همین موضوع و تبلیغات به فراخور آن نوع نگاه بسیاری از مردمان اعم از شهرنشین و روستانشین را نیز تغییر داده و چگونگی حل موضوع از جانب متخصص و غیر متخصص پیشنهاد می‌شود. اما شاید بتوان گفت همین حالا هم دیر است؛ 80 درصد منابع زیرزمینی کشور به علت نیاز برای خودکفایی در کشاورزی و جلوگیری کردن از تحریم‌غذایی، مصرف‌شده و برای بازگشت به حالت عادی سال‌ها زمان مورد نیاز است. بی‌آبی باعث فرسایش خاک شده و عملاً کشت را غیرممکن می‌کند، همچنین در حالی که تنها 15 درصد از مساحت این سرزمین زیر کشت می‌رود، اما 93 درصد مصرف منابع آب مربوط به کشاورزی است. همین موضوع نشان از عدم تدبیر در مدیریت این بخش دارد و اگر نوع کشت و محصولات و طریقه آبیاری تغییر نکند، سیر رو به انحطاط تامین مایه حیات آنچنان طی می‌شود که برگشت به حالت اولیه غیرممکن خواهد بود.

اثرات نامطلوب اقتصادی این مشکل عمده آزاردهنده است. بخشی از آن زیرلایه‌ای است و بخشی دیگر هویدا است. کارشناسان استراتژیک، بسیاری از جنگ‌های آینده را ناشی از مشکل کمبود آب می‌دانند. همین حالا هم بخشی از کارشناسان، عامل جنگ سوریه را ناشی از کمبود آب قلمداد می‌کنند. بی‌آبی مردمان را به هم بدگمان کرده و به خصوص در مناطقی که اجماع گروه‌ها سخت حاصل می‌آید و بهانه‌های مذهبی، نژادی و قومی وجود دارد، آب کلیدی‌ترین جرقه توسعه جنگ است و عواقب اقتصادی سوء جنگ بر همگان آشکار است. گزند بی‌آبی مستقیماً بر اقتصاد کشاورزی نیز اثر گذاشته آن را سست می‌کند. از طرفی روند تولید انرژی را با اخلال مواجه کرده و نیروگاه‌های برق آبی را با مشکلات عمده مواجه می‌کند و همین امر بر ساختار تولید کشور به طور مستقیم اثر خواهد گذاشت. مشکل بسیار بد دیگر، گسترش مهاجرت‌های ناشی از این پدیده است. کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند که اگر سیر صعودی گرمایش به همین طریق امتداد یابد، مناطق حاشیه خلیج فارس تا 30 سال دیگر به حدی گرم خواهد شد که غیرقابل سکونت می‌شود. این مهاجرت بی‌سامان و احوالات بد ناشی آن همین حالا به طور محدودتر هم دیده می‌شود و باعث حضور روستاییان کشاورز و دامپرور در شهرها و از بین رفتن صنایع روستایی و عدم تطبیق آنان با محیط پیرامون است. اما تعداد مهاجران در دنیای بی‌آب آینده به مراتب بالاتر است آسیب آن به اقتصاد جامعه نیز غیرقابل جبران است. غیر از این، تنش ناشی از بی‌آبی به طور غیرمستقیم بر ساختار روانی جامعه اثرات نامطلوب خواهد گذاشت. اگر برای تأمین منابع مورد نیاز و تغییر بنیادین نوع مصرف، راه حل مدوّن و دقیقی پیگیری نشود؛ مشکلات فزاینده ناشی از آن در آینده نزدیک اقتصاد ما را فرو خواهد پاشید. برای عبور از بحران به یک عزم همه جانبه نیاز است.