اگر نگاهی به برنامههای صدا و سیما در شبکههای مختلف داشته باشیم، بارها واژه کار آفرینی به گوشمان خواهد رسید. جالب از همه اینکه حتی برنامههایی هم تهیه میشود که در این زمان که رکود و کمبود شغل محسوس است، جوانان را تشویق به کارآفرینی میکند تا اینکه جوانان خود به فکر کار برای خویش باشند. در برنامههایی همچون پایش تا برنامههای خبری، هفت روز هفته به مقوله کارآفرینی و راههای کسب ثروت اشاره میشود. اما سوال مهم اینجاست معنی کارآفرینی چیست و تا چه میزان راه برای جوانان در زمینه ایجاد فرصت شغلی مهیا است؟ در ذهن بیشتر جوانان کارافرینی مترادف با خرید یا اجاره مغازه است. بیشتر جوانان که حرفهای بلد نیستند یا مغازه خواروبارفروشی باز میکنند یا ساندویچی و پیتزایی یا حداکثر کاری که بتوانند انجام دهند این است که از چین و ترکیه پوشاک وارد کنند و به فروش آن مشغول شوند. از تعداد مغازهها و پاساژهایی که طی 10 سال اخیر باز شدهاند میتوان به درستی این حرف پی برد. هم اکنون به ازای هر 30 نفر یک مغازه وجود دارد که این تعداد 20 برابر میانگین جهانی است. کارشناسان تعداد مغازههای فعال در کشور را نزدیک به 4 میلیون واحد تخمین میزنند. اگر دستفروشان را هم به حساب آوریم اوضاع از این هم بدتر میشود. دلیل اینکه چرا جوانان تجربه کافی یا تخصص لازم، برای راهاندازی یک حرفه تولیدی را ندارند را، به یک زمان دیگر موکول میکنم اما سوال مهم اینجا است که فضای کسبوکار در ایران برای جوانان چگونه است؟برای مثال اگر یک جوان قصد راهاندازی یک کسبوکار تولیدی را داشته باشد آیا به راحتی میتواند این کار را انجام دهد؟ در اینجا اگر به برخی از آمارها نگاهی بیندازیم موضوع کاملا روشن میشود. قوانین در ایران برای راهاندازی و تاسیس یک شرکت دارای تعداد مراحلی بیش از میانگین جهانی است و ایران از این نظر رتبه 62 را در سال 2014 کسب کرده است که آمار قابل قبولی نیست ولی از دیگر شاخصها بهتر است. اما فرآیند اخذ گواهی ساخت و راهاندازی کارگاه تولیدی شامل 17 مرحله و 322 روز کاری میباشد، که جوان تنها با دیدن سختی و مدت زمان همین مرحله دلسرد خواهد شد. در واقع بیش از یک سال طول میکشد که در ایران بتوان یک کسبوکار جدید یا یک کارگاه تولیدی راهاندازی کرد. با یک مثال میتوان طولانی بودن این روند را روشن کرد. اگر شما یک فکر و ایده جدیدی داشته باشید که این ایده منحصر به فرد نیز باشد و خواهان تولید و صادر کردن ایده خود به دیگر نقاط جهان هستید احتمالا هرگز موفق نخواهید شد. شما باید بدانید در جهان پر سرعت امروز، بعد از یک سال ایده شما بیات و کهنه خواهد گردید و تعداد زیادی محصول مشابه راهی بازار خواهندشد. رتبه ایران در این زمینه 172 است که این خود نشاندهنده ضعف و عقبماندگی ما نسبت به دیگر کشورهای پیشرفته جهان است. در زمینههای دیگر نیز اوضاع بهبود یافته ولی در حد قابل قبولی نیست. اگر شما ایدهای داشته باشید یا اختراعی کرده باشید و قصد ثبت آن را داشته باشید باید بیش از 6 ماه نیز برای آن وقت بگذارید.. اما شاخص اخذ اعتبار و گرفتن وام جالبترین موضوع میباشد که فارغ از رتبه ایران در بین 189 کشور دیگر،کاری بسیار مشکل، طاقت فرسا و پیچیده است که حتما باید به راههای آن وارد باشید. برای نمونه شما برای گرفتن وام از بانک باید تواناییهایی به غیر از تواناییهای فنی و طرح تجاری نیز داشته باشید. با این اوصاف عجیب نیست که واردات در ایران اوج گرفته است و کسی به فکر تولید نیست. در واقع برای یک کارآفرین راحتتر است که از هفتخان رستم عبور کند تا قصد تاسیس یک واحد تولیدی و کارآفرینی داشته باشد. شاید اگرمسئولین به فکر این باشند که با تصویب قوانین جدید از میزان بروکراسی حاکم بر فضای کسبوکار ایران بکاهند، تا حدودی فضای اقتصادی نیز بهتر شود و ما شاهد باز شدن مغازهها و پاساژهای بیشتر نباشیم.