از هزاران سال پیش روستاها تبدیل به شهر میشدند و شهرها نیز هر ساله بر وسعت و جمعیتشان افزوده شده است. تعدادی از این شهرهای قدیمی همچنان پابرجا هستند و تعداد بیشماری از آنان به مرور زمان از بین رفتهاند. یکی از دلایلی که برای از بین رفتن شهرها بر میشمارند، افزایش و گسترش بیش از توان شهرها اعلام شده. یعنی اینکه وقتی شهری نتواند به مرور زمان، نیازهای ساکنانش را اعم از مادی و معنوی فراهم کند، ساکنین آن شهر مجبور به ترک شهر شده و به جای دیگری میروند. مسائلی مانند خشکسالی و کاهش منابع آبی از مهمترین دلایل متروکه شدن شهرها در طول تاریخ بوده و همچنان میتواند باشد. در تابستان سال گذشته مردم شهر تهران روزانه 3 میلیون و 250 هزار متر مکعب آب مصرف کردند که نزدیک به حداکثر توان تامین آب شهری یعنی 3 ملیون 300 هزار متر مکعب بوده است. یعنی شهر تهران به زودی با این روندی که در پیش گرفته، به قحطی آب دچار خواهد شد. تهران روند تبدیل خود از روستا به شهر را از زمان آغامحمدخان قاجار شروع کرده و به مرور زمان تبدیل به کلانشهری بزرگ شد که در بسیاری از مسائل در حال نزدیک شدن به حداکثر توان خود است. رشد مهاجرت به تهران از نیمههای دهه 40 آغاز شد و بعد از انقلاب و بهویژه سالهای پس از جنگ سرعت بیشتری گرفت. به گفته شهردار تهران، با روند افزایش جمعیت پایتخت که بیشتر بر اثر مهاجرت صورت میگیرد، تا سال 1400 جمعیت این کلانشهر از مرز 22 میلیون نفر نیز خواهد گذشت و به کلوپ شهرهای با جمعیت بالای 20 میلیون نفر خواهد پیوست. کلوپی که از شهرهایی مانند توکیو، نیویورک و شانگهای در چین گرفته تا دهلی و بمبی در هند از تمامی نقاط جهان عضو آن هستند. اعضای این کلوپ همگی دارای مشترکات فراوانی با هم هستند. از آلودگی هوا گرفته تا میزان جرم و جنایت، مواردی هستند که تمامی آنها به نوعی با آن دست به گریبانند. اما دلیل افزایش جمعیت در این کلانشهرها چیست؟ شهرهای پرجمعیت اغلب در دو گروه از کشورها وجود دارند، دسته اول کشورهایی که به دلیل نداشتن زمینهای قابل سکونت مجبور به احداث شهرهایی با جمعیت بالا و تمرکز جمعیت در یک نقطه هستند مانند ژاپن و دسته دوم کشورهایی که به دلیل عدم توزیع مناسب امکانات، پایتختها و شهرهای بزرگشان آماج سیل مهاجرین از دیگر نقاط کشورشان شده، مانند هند. اما ابتدا باید فهمید جایگاه ایران در بین این دو گروه با وجود داشتن شهرهایی پرجمعیتی مانند تهران و کرج کجاست؟ قاعدتا ایران با داشتن 6/1 میلیون کیلومتر مربع و جمعیت 80 میلیونی نمیتواند در دسته اول قرار داشته باشد پس ایران مانند هند به دسته دوم تعلق دارد و هر روز شاهد افرادی است که از سایر مناطق به تهران و شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند. کارشناسانی هستند که خشکسالی یا موضوع آب را دلیل اصلی مهاجرت در ایران از روستاها به شهرها میدانند. این دلیل را برای روستاها میپذیریم که شغلشان وابسته به آب است، اما دلیل اینکه بسیاری از مردم از شهرهای کوچک و متوسط برای زندگی به تهران کوچ میکنند، چیست؟ شاید موضوع خشکسالی برای مهاجرت روستانشینها قابل فهم باشد، اما به راحتی میتوان گفت نبود امکانات مناسب زندگی دلیل اصلی مهاجرت در ایران است. اگر به شهرهایی در استان هرمزگان یا سیستان بروید کاملا قابل درک است که مردم آن مناطق با دیدن شرایط شهرهایی مانند تهران، از شهر و محل زندگی خود دل کنده و راه مهاجرت را در پیش گیرند. امروزه مانند گذشته نیست که یک نفر در منطقه دور افتاده نداند که دیگر مردمان در نقاط دیگر چه شرایطی زندگی میکنند. امروزه تقریبا 100 درصد مردم کشور قابلیت دسترسی به تلویزیون و رسانه ملی را دارند و تنها با دیدن سریالهای خودمان از همه چیز مطلع خواهند شد. متاسفانه در دهه اخیر برخلاف گفتههای مسئولین فاصله کیفیت زندگی و امکانات، بین شهرها در نقاط مختلف کشور با یکدیگر افزایش پیدا کرده است. برای مثال 95 درصد شهرهای ایران سینما ندارند و اکثر شهرهایی که دارای سینما هستند تنها یک یا حداکثر دو سالن سینما دارند و این دقیقا برخلاف تهران و شهرهایی مانند مشهد و اصفهان است که هر ساله بر تعداد سینماهایش افزوده میشود. متاسفانه مسئولان تنها فکر میکنند منظور از امکانات تنها آب و برق است. اما باید به آنها گفت شهری مناسب زندگی است که از همه امکانات رفاهی برخوردار باشد و امیدی به آینده آن وجود داشته باشد. تنها با گفتن اینکه در شهرهای خود بمانید که نمیتوان از مهاجرت جلوگیری کرد. آیا وقت آن نرسیده که برای جلوگیری از افزایش بیرویه جمعیت شهرهای بزرگ و سیل مهاجرت به آنها، نگاهی ویژه به دیگر مناطق داشته باشیم و به توزیع امکانات و تمرکززدایی دست بزنیم. آیا مسئولان باور دارند که توان هر شهری حد و حدودی دارد؟ یادمان باشد بسیاری از شهرها در گذشته بر اثر اهمالکاری بزرگانشان از بین رفتهاند. پس بهتر است مسئولان به جای تصمیمات و دستورات نمایشی همانند کاری که در دولتهای گذشته صورت میگرفت، دست به اقدام عملی و عاجل بزنند. مطمئن باشید اگر به شهرهای کوچک همان نگاهی که به تهران داریم را داشته باشیم و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف شهری را گسترش بدهیم دیگر نباید نگران مهاجرین و جابهجایی جمعیت در کشور باشیم.