رکود حاکم بر اقتصاد ایران طی سه سال اخیر بسیاری از صنایع را با شکست روبرو کرده است. یکی از صنایعی که در این زمینه شکست خورده صنعت ساختمانسازی است که نفس آن به نفس بازار مسکن گره خورده است. رکود بازار مسکن عاملی شد تا بسیاری از تولیدکنندگان صنایع ساختمانی یا ورشکسته شوند یا در آستانه ورشکستگی قرار گیرند.
آمار و ارقام نشان میدهد که بخش زیادی از افراد، بالغ بر 300 هزار نفر در صنعت ساختمان در بخشهای مختلف مشغول کارند و این ورشکستگی به منزله فروپاشی اقتصاد خانواده و آسیبهای اجتماعی فراوان خواهد بود.
در وضعیت کنونی بسیاری از صنایع ساختمانی با حداقل ظرفیت، تولید میکنند. واحدهای تولیدی مصالح ساختمانی مانند سیمان، آجرماشینی و شیرآلات یا صنوف عرضهکننده لوازم بهداشتی ،کاشی، سرامیک، شوفاژ و سنگهای طبیعی و مصنوعی ازجمله مشاغلی محسوب میشوند که از رکود بخش مسکن و کسادی فضای کسبوکار بیشترین لطمه را خورده و با کاهش شدید ظرفیت تولید یا تعطیلی، ورشکستگی و تعدیل نیرو مواجه شدهاند. حدود یکسوم صنایع ساختمانی تعطیل شدند، یکسوم نیز به امید فردای بهتر و در انتظار گشایش بازار ماندند و تنها یکسوم صنایع داخلی با حداقل ظرفیت به تولید میپردازند.
این درحالی است که آینده روشنی برای صنعت ساختمان وجود ندارد همه ما منتظر خروج از رکود بازار مسکن هستیم اما فراموش نکنیم که اولا این خروج در صورت مهیا شدنِ همه شرایط آرامآرام و طی دو سال آینده صورت میگیرد و دیگر اینکه چه ضمانتی برای رونق ساختمانسازی است؟ آیا سرمایهگذاری که چند سال سرمایه خود را در بازار مسکن خوابانده بلافاصله پس از فروش، مجددا در این بازار سرمایهگذاری میکند؟
بیتردید دولت تدبیر و امید باید راهکارهایی برای فعال کردن صنعت ساختمان بیندیشد، چراکه در صورت خروج از رکود در ماههای آینده، باز هم صنعت ساختمان فعال نمیشود. این صنعت در وضعیت فعلی با فروش مسکن فعال نمیشود، بلکه صنعت ساختمان زمانی فعال میشود که بازار ساختوساز فعال شود و ساختمانسازی در ایران زمانی به راه میافتد که اقتصاد دارای وضعیت باثباتی باشد. با پایین آمدن قیمت نفت و کاهش بودجه دولت در سال آینده و کاهش احتمالی بودجه بخش عمرانی، نمیتوان چشمانداز روشنی برای تولیدکنندگان صنایع ساختمانی ترسیم کرد.
با توجه به تولید مازاد و تقاضای اندک در ماههای اخیر و نبود چشمانداز روشن از وضعیت مسکن در سالهای آینده و پرخطر بودن و ریسک بالای سرمایهگذاری در این صنعت در سال آینده و پایین بودن قیمت نفت و پیشبینی احتمالی بالا نرفتن قیمت مسکن تا یک سال آینده، بسیار بعید است سرمایهگذاران داخلی با آرامش خاطر در این صنعت سرمایهگذاری مجدد کنند.
جز اینکه افق روشنی از بازار مسکن در کشور ترسیم شود و چشماندازها نشان از رشد و توسعه این بازار داشته باشد. از این رو با خارج شدن بازار مسکن صنایع ساختمانی بلافاصله رونق نمیگیرند و طبعا باید برای این صنعت که در آستانه ورشکستگی کامل است چارهای اندیشید. بسیاری از کارخانههای سنگ و سیمان و کاشی تعطیل شده است. بسیاری ازکارخانهها تولید خود را به حداقل ممکن رساندند و برخی نیز تنها چراغ کارخانه را با لامپ روشن نگه داشتهاند.
دولت در برابر همه صنایع داخلی مسئولیت دارد. اگر دیروز نگران ورشکستگی صنعت خودرو بود و با تزریق دوهزارو 700 میلیارد تومان این صنعت را از آستانه فروپاشی نجات داد، امروز باید به داد تولیدکنندگان صنعت ساختمانی برسد. آیا جایگاه صنعت ساختمان فروتر و کمتر از صنعت خودروست؟ دولت میتوانست با این مبلغ و ساخت آپارتمانهای کممتراژ هم به تقاضای پنهان بازار مسکن پاسخ دهد و هم به افزایش عرضه کمک میکرد و هم تولیدکنندگان صنایع داخلی را از ورشکستگی نجات میداد و مضاف بر اینکه بازار داد و ستد نیز با این روش گرم میشد. اما واقعا با پرداخت میلیاردها تومان پول به صنعت خودروسازی چه اتفاق مبارکی در اقتصاد ایران رقم خورد؟ جز آن که صنعتی که نتوانست از 50 سال قبل به این سو رشدی داشته باشد و توان برابری با صنایع خارجی را ندارد یک بار دیگر به تولید رانتی بپردازد؟
مسکن نیاز اولیه آدمی است و تنها کالای گرانبهایی است که هنوز از خارج وارد نمیشود. هنوز را برای این گفتم که با این شیوه مدیریت، چند صباح دیگر کشورهای پیشرفته خانههای پیشساخته و آماده را وارد کشور میکنند و رقیب جدی تولیدکنندگان ما در صنعت ساختمان میشوند.
دولت باید با ارائه طرحهای ابتکاری و خلاقانه، تولیدکنندگان صنایع ساختمانی را از این وضعیت هولناک نجات دهد و راهی تازه برای ماندن و نفس کشیدن در این هوای نفسگیر برای آنها بگشاید.