سند راهبردی آمریکا در حوزه نظامی با عنوان «استراتژی نظامی ملی 2015» منتشر شد. این سند که با امضای ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، به اشتون کارتر، وزیر دفاع ارائه میگردد، چهارچوب اصلی خود را از راهبرد امنیت ملی آمریکا اقتباس میکند.
اصل کلی در راهبرد نظامی ملی، توصیف نحوه بهکارگیری نیروهای نظامی برای حمایت و پیشبرد منافع ملی آمریکاست. طبق مندرجات راهبرد نظامی اخیر، توانایی در تطبیق با تهدیدات جدید و حفظ مزیتهای نسبی در حوزههای سنتی، از الزامات سند جدید بهشمار میرود و در همین راستا، نیروهای آمریکایی، آمادگی مقابله با منازعات پیش رو را احراز و حفظ میکنند. طیف منازعاتی که در سند سال جاری مورد اشاره قرار گرفته است، در یک طرف خود منازعات دولتی و در طرف دیگر منازعات غیردولتی را دربر میگیرد. منازعات ترکیبی نیز در میان این دو، نقطه یا بخش همپوشان را ایجاد میکند.
از موضوعاتی که سند جاری به آن پرداخته، آمادگی نظامی آمریکا برای مقابله با منازعات ترکیبی است. منازعات ترکیبی از همافزایی بازیگران دولتی و غیردولتی در عرصه منازعات بینالمللی حاصل میشود. استفاده هماهنگ از ابزارهای متعارف و غیرمتعارف و در کنار آن بهکارگیری رسانهها و فناوریهای ارتقا دهنده قدرت با هدف کاهش قدرت پاسخ دولت متخاصم از مختصات منازعات ترکیبی بهشمار میرود.
سند راهبرد نظامی ملی آمریکا امکان ستیز دولتی میان آمریکا و یک دولت دیگر را در شرایط کنونی ناچیز برآورد میکند؛ اما تهدیدات ناشی از سازمانهای افراطگرای تندرو را فوری میداند. این سند، سازمانهای افراطی را تحت موضوع منازعات ترکیبی قرار داده و معتقد است که همپوشانی خشونتهای دولتی و غیردولتی حوزهای از منازعه را رقم زده است که در آن بازیگران با ترکیب تکنیک، قابلیت و منابع، سعی در دستیابی به اهداف خود دارند. چشمانداز منازعات از دیدگاه سند مذکور، به دلیل مزایای بهکارگیری منازعات ترکیبی برای مهاجمان و متخاصمان، حضور و دوام چنین منازعاتی را در آینده متصور میسازد.
موضوع دیگری که استراتژی نظامی آمریکا بر آن تأکید دارد، اتخاذ رویکرد چندجانبهگرایانه برای پاسخ دادن به چالشهای منافع ملی آمریکاست. بر این اساس، موفقیت واشنگتن در بهکارگیری ابزار نظامی، بر تقویت ابزار قدرت و توانمندسازی شبکه متحدان استوار است. همچنین دشمنان آمریکا که بر طبق این سند، در دو طیف دولتها و گروههای افراطگرا قرار میگیرند، با همکاری متحدان این کشور، شکست خورده و از هم گسیخته میشوند.
بهرغم تأکید راهبرد نظامی ملی آمریکا بر متحدان و استفاده از ظرفیت آنها، توانایی آمریکا در بسیج متحدانش و اقناع آنها به اقدام علیه بازیگران دولتی و غیردولتی، در شرایطی که هیچیک تهدید مستقیم علیه آمریکا و متحدانش تلقی نمیشوند، تا اندازهای خدشهدار بهنظر میرسد.
مواردی مانند اقدام دولتهای اروپایی در پیوستن به همکاریهای زیرساختی با چین که به گسترش هژمونی اقتصادی این کشور میانجامد، و بروز برخی اختلافات در برخورد با روسیه که لبه تیز اجماع غرب علیه مسکو را تا اندازهای کند کرده است، نشان میدهد که سیاست چندجانبهگرایانه در آینده با چالشهایی همراه خواهد بود.
به هر صورت به نظر میرسد که آمریکا با توجه به سند راهبرد نظامی، توجهی خاص به همکاری با کشورهای متحد برای مقابله با گروهها و کشورهای تهدیدگر نموده است. در این سند آمریکا بیشترین تاکید را بر گروهای افراطی به عنوان تهدیدکننده امنیت نموده است و رویکرد چندجانبهگرایانه برای مقابله با تهدیدات را انتخاب نموده است.