مشاور عالی سازمان محیطزیست هفته گذشته در حاشیه همایش مدیران، مسئولان و رابطان این سازمان در تبریز به خبرنگار ایرنا گفت: با روند فعلی برداشت آبهای زیرزمینی و مصرف آبهای موجود «ایران تا 15 سال دیگر کویر میشود». این پیشگویی احتمالا اغراقآمیز است و به نظر میآید، بیشتر جنبه اخطار و هشدار به مسئولان داشته باشد، چون وی اظهار میدارد در جنوب رودخانه کارون که در گذشته کشتیهای موتوری حرکت میکردند، سطح آب در حوالی اهواز به یک متر رسیده و زاینده رود که 25 سال پیش 2 میلیارد مترمکعب آب داشت، حالا به کمتر از یک میلیارد کاهش یافته است.
این مشاور عالی سازمان محیطزیست از کم بودن آب در جهان و بحران آن که ممکن است در آینده حاد شود، سخن راند، ولی از مقابله با بیآبی، هدر رفتن آب و چگونگی مبارزه با کویر شدن ایران نکتهای بیان نکرد.
ایشان و سایر کارشناسان برجسته محیطزیست و بسیاری از افراد آگاه و متخصص، وضع بحرانی موجود را با ارقام و آمار علمی روشن میکنند، هشدار میدهند و از عواقب نابودی محیطزیست، غلبه خشکسالی و پیشروی کویر از جنوب کشور به طرف شمال بر حذر میدارند. کمتر موقعیتی را این مشاوران و کارشناسان از دست میدهند که شکوه از خشکشدن دریاچه ارومیه و سایر دریاچهها، تالابها و افزایش آلودگی هوا و... نکنند، افسوس نخورند و تقاضای اقدامات عاجل نکنند.
ایران کشوری است که از دیرباز سرزمین خشک، کمآب و گاهی بیآب محسوب میشده است، این خشکسالیها نیز در طول قرنها ادامه داشته، ولی با همان آب کمی که ساکنان و مردم داشتند، کشتوزرع میکردند و آب را ذخیره میکردند و هدر نمیدادند.
در دهههای اخیر سدسازی در بیشتر کشورها ازجمله ایران، بومی شده است و تکنولوژی تصفیه آب آنقدر پیشرفت کرده که آب تصفیه شده میتواند بهتر و خالصتر از قبل باشد و از طرف دیگر، با تکنولوژیهای موجود میتوان آب شور را به آب شیرین تبدیل نمود و به سهولت کشورها قادرند تا حدود زیادی با خشکسالی و کمآبی مقابله و «اکوسیستم» محیطشان را نگهداری کنند. ما در ایران مرتبا گرفتار کمآبی بیشتر میشویم و مقامات محترم دولت به جای چارهاندیشی اساسی فکر میکنند با گرانتر کردن آببهاء، میتوانند جلوی کمآبی و خشکسالی را بگیرند.
در اروپا آب مصرفی چندبار تصفیه میشود، هر چند کیفیت آب رودخانههای بزرگ «دانوب»، «راین» و «تیمز» که از کنار صدها شهر عبور میکنند و فاضلاب شهرها و کارخانهها اول تصفیه میشوند و بعد به رودخانهها وارد میگردند، با گذشتههای حتی نزدیک آن قابل مقایسه نیست، باز هم برای مصرف غیرشرب و حتی گاهی برای شرب مورد استفاده قرار میگیرد. مسئولان این کشورها نمیگذارند آبها هدر رود، محیطزیست ویران گردد و «اکوسیستم» به هم بخورد.
از این رو، اینجا نیز باید قدر آب را دانست و از آبهای زیر زمینی که به قرنها زمان برای ذخیره شدن احتیاج دارند، نباید بیش از حد مجاز بهرهبرداری کرد. تخمین زده میشود که حدود 80 هزار حلقه چاه غیرمجاز برای آبیاری کشاورزی حفر شده است. سطح آبهای زیرزمینی به سرعت پایین میرود و این کاهش پس از مدتی باعث نشست زمینهای کشاورزی، ساختمانها و ابنیه تاریخی و... میشود.
نمیتوان و نباید جنگلها را از بین برد، دریاچهای را با بستن سدهای مختلف کم آب کرد و آب باقی مانده آن را از طریق حفر چند هزار حلقه چاه غیرمجاز یا مجاز (فرقی ندارد) در اطراف آن خشک کرد. تالابها را از میان برد و رودخانهها را خشک کرد. بیش از 2میلیون مترمکعب آبی که هر روزه از طریق سه سد اطراف تهران به این شهر آب میرسانند، دوباره بهطور کامل تصفیه نمیشوند و مورد استفاده قرار نمیگیرند. کارشناسان برآورد میکنند اتمام فاضلاب تهران و تصفیه و امکان استفاده مجدد از آب مصرفی در تهران بسیار طولانی و به بیش از یک نسل زمان احتیاج دارد، اگر بر سرعت عملیات افزوده نشود و سازمانی مقتدر و توانمند برای اجرای این مهم تاسیس نگردد.