در هفته گذشته سوئد اعلام کرد میزان ساعت کار در این کشور از 8 ساعت به 6 ساعت کاهش یافته است. به گفته دولت سوئد؛ کمکردن ساعت کار باعث افزایش رفاه در بین مردم این کشور خواهد شد و میزان رضایت آنها را از زندگی بالاتر میبرد. پیش از سوئد، چندین کشور اروپای غربی نیز ساعات کاری خود را به شش ساعت کاهش داده بودند. در سالهای گذشته، عدهای از جامعهشناسان و اقتصاددانان کاهش ساعات کار در طول روز به شش ساعت را، مناسب حال افراد جامعه دانسته و آن را برای کاهش میزان بیکاری، مشکلات روحی و جسمی و خانوادگی کارکنان مفید دانسته بودند. برخی از کارشناسان در ایران نیز خواهان کاهش ساعات اداری به شش ساعت هستند و آن را به نفع همگان دانسته و از لزوم آن دفاع کرده بودند و خواهان ادامه سیاست دولت پیشین در کاهش ساعت کار شدهاند. قبل از جوابدادن به درخواست این کارشناسان در مورد کاهش ساعات کاری در ایران، بهتر آن است که در اینجا به میزان ساعت کار در ایران و مقایسه آن با برخی دیگر از کشورهای پیشرفته جهان بپردازیم. طبق قانون کار، هر فرد شاغل ایرانی باید 192 ساعت در ماه کار کند که اگر 192را ضربدر 12 ماه در سال کنیم، این میزان برابر میشود با 2304 ساعت کار در طول سال. حال این میزان ساعت در کشور ژاپن برابر 1729 ساعت، هلند 1425 ساعت، سوئد 1386 ساعت و در انتهای جدول آلمان با 1363 ساعت است. اما از نظر میزان ساعت کار مفید، ایران نهتنها جایگاهی پایینتر از کشورهای پیشرفتهای مانند ژاپن و آلمان دارد، بلکه کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان نیز اوضاع بهتری از ما دارند؛ برای نمونه، با اینکه میزان ساعت کار آلمانیها نسبت به کشورهای دیگر جهان پایینتر است اما میزان ساعات مفید کار آنها بسیار بالا است و این کاهش ساعت کار به میزان بهرهوری و خلاقیت آنها صدمهای نزده است و آنها همچنان در بین 4 کشور اول هستند. جامعهشناسان دلیل بالا بودن میزان بهرهوری کارکنان کشورهایی مانند ژاپن و آلمان را، دیدگاه فرهنگی مردم این دو کشور در مورد مقولهای به نام کار میدانند. شاید بیان تجربه یک آلمانی در انگلستان و دیدگاه او نسبت به کارکردن مردم انگلستان بتواند این موضوع را تا حدودی روشن کند؛ زمانی که یک آلمانی در ادارهای در انگلستان برای حل مسالهای رفته بود، از دیدن رفتار کارکنان انگلیسی متعجب شده بود و میدید که کارکنان در مورد مسائل شخصی مانند گرفتن بلیط هواپیما و یا سینما صحبت میکنند و تمرکز زیادی بر روی کار ندارند. در حالی که میگفت در آلمان در طول ساعات اداری تنها در مورد کار صحبت میشود و خبری از فیسبوک و یا بیان مسائل شخصی نیست و در طول ساعت اداری، آلمانها با همکاران خود بسیار جدی و بیتکلف حرف میزنند و درخواستهای خود را مستقیما بیان میکنند. شاید همین دو مورد، خود گویای رفتار متفاوت مردم کشورهایی مانند آلمان با دیگر کشورها باشد. کارشناسان عوامل دیگری را نیز در مورد پایینبودن بهرهوری نیروی کار دخیل میدانند. نداشتن انگیزه و کمبودن میزان حقوق دریافتی که میتواند در پایین بودن میزان بهرهوری، حتی از مقوله فرهنگ نیز مهمتر باشد. با گذشتن از دلایل چرایی پایینبودن میزان بهرهوری نیروی کار در ایران، باید به این موضوع توجه داشت، تا زمانی که مشکل بهرهوری و ساعات کار مفید در ایران حل نشود نمیتوان از کارفرمایان و یا دولت توقع کاهش ساعات کاری را داشت. بهتر است دولتمردان و جامعهشناسان با تعیین چرایی این موضوع و تبیین راهکارهایی، عدم بهرهوری مناسب نیروی کار در ایران را حل کنند تا در آینده، دولت و مجلس بتوانند میزان ساعات کار را کم کرده و شاغلان نیز بتوانند ساعات بیشتری را به امور شخصی خود بپردازند. باید دانست کار زیاد باعث رشد هیچ کشوری نمیشود، بلکه این میزان کار مفید است که میتواند جامعه را متحول کند.