گذر ایران از پیچ تند و خطرناک مذاکرات هستهای و رسیدن به توافق اولیه در این مسیر پرفراز و نشیب، بر فضای سیاسی و روانی جامعه تاثیر مثبتی گذاشته و حتی کسانی هم که اطلاع چندانی از مکانیسم رفع تحریمها ندارند؛ نگاه خوشبینانهتر و امیدوارانهتری نسبت به آینده کشور و معیشت خانوارهای ایرانی پیدا کردهاند. این پیروزی ارزشمند سیاسی، در حال حاضر نهتنها یک برگ برنده طلایی در دست دولت روحانی و به ویژه دستگاه دیپلماسی کشور است، بلکه در همان حال، یکی از پایههای تقویت امنیت کشور و ضامن بقا و توسعه نیز هست. با این حال، هنوز هم کشور ما برای رسیدن به دوران پایان تحریمها و شکوفایی اقتصادی و سامان دادن به وضعیت بازار راکد و ایستا، اصلاح نظام بانکی، تنظیم بازار ارز، لاغر کردن اندام فربه گرانی و تورم و رسیدن به جایگاهی مناسب در مسیر اشتغالزایی، راهی دراز در پیش رو دارد.
در تحلیل و ارزیابی کارنامه تیم اقتصادی روحانی، باید بگوییم: این تیم برای ایجاد ثبات نسبی و تحریک تقاضا و سامان دادن به وضعیت بازار کالا، گامهای مثبتی برداشته اما هنوز هم نتوانسته کشور را در شرایطی قرار دهد که آرامش و اطمینان خاطر، بر هر دو حوزه تولید و مصرف، سایه بگستراند. اگر بخواهیم از دیدگاهی منصفانه و عادلانه، به دلایل این مساله بپردازیم که چرا تاکنون پیروزیهای اقتصادی بزرگی به دست نیامده، باید بگوییم: کاهش شدید بهای نفت، یکی از وحشتناکترین رویدادهایی بود که دولت روحانی به یکباره با آن روبهرو شد و درآمد کشور چنان پایین آمد که دولت برای تامین اعتبارات جاری و پرداخت حقوق کارکنان دولت، در شرایط سختی قرار گرفته است. از این گذشته، تاثیرات تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد ایران همچنان هویداست و نمیتوان چنین واقعیت تلخی را انکار کرد. همچنین باید پذیرفت که تصمیمات خلقالساعه و عجیب و غریب دولت احمدی نژاد و اقدامات بدون کارشناسی تیم اقتصادی او، خسارات بزرگی به بار آورد که پرداخت منظم و نقدی یارانهها و ایجاد این تعهد سنگین و مهلک برای دولت روحانی، تنها یکی از نمونههای آن است. همچنین معوقات بانکی 80 هزار میلیارد تومانی، پروندههای پیچیده نفتی، رانتها و پدیدههایی همچون بابک زنجانی، مسکن مهر، نابسامانی بازار ارز و بدهیهای سنگین دولت به پیمانکاران، از دیگر نمونههای آثار و پیامدهای آن سیاستها است.
اما در شرایط کنونی، دولت روحانی و تیم اقتصادی او، بر اساس چه تکیهگاه مادی و چه منبع مالی و درآمد جدیدی، تلاش میکنند به مردم امید بدهند؟ روحانی در سفر به مازندران اعلام کرد:« جذب سرمایه و فناوری برای اشتغال و اقتصاد صادراتگرا ضروری است. تغییراتی برای تحرک در رونق اقتصادی در پیش است و جزئیات بسته جدید اقتصادی را به زودی با مردم در میان خواهم گذاشت.» از دیگر سو محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیسجمهور نیز در سفر به مازندران اعلام کرد:« بسته رونق اقتصادی در دولت تدوین شده است. امروز مشکلات را پشت گذاشته و در آستانه یک عصر جدید در اقتصاد ایران هستیم.»
دولتمردان کشورهای دیگر نیز معمولا در بیان سیاستهای اقتصادی و تدوین بستهها و مجموعههای برنامهای خود برای مدیریت کلان اقتصاد، همواره تلاش میکنند تا روزهای آخر اعلام نهایی این بستهها، سرفصلها را محرمانه نگه دارند. اما باز هم میتوان پرسید: در شرایطی که اقتصاد ما هنوز هم به نفت متکی است و صادرات نیز نتوانسته به بازوی قوی و توانمندی برای تامین درآمدهای جدید بدل شود و نظام مالیاتی ما نیز چندان درآمدزا نیست، قرار است چه اتفاق عجیبی بیفتد؟ آیا میتوان در این شرایط دشوار، انتظار معجزه اقتصادی داشت؟ شاید بهتر باشد در شرایط کنونی، به جای آنکه انتظارات و توقعات بالایی در سطح جامعه ایجاد شود، در نگرشی رئالیستی و جسورانه، حقایق موجود به شکل روشن و قابل فهم با مردم در میان گذاشته شود و این واقعیت به شهروندان منتقل شود که اقتصاد ایران نیز مانند اقتصاد همه کشورهای دیگر جهان، قابلیت آن را دارد که گاه در شرایط سخت و دشوار قرار بگیرد و برای گذر از این فضای نفسگیر و راکد، نهتنها به تلاش و پویایی بیشتری نیاز داریم، بلکه ممکن است در برخی از حوزهها، شهروندان این کشور با گونهای از ریاضت اقتصادی لازم و معقول کنار بیایند. در چنین شرایطی به جای آنکه از این اصطلاح، ترس و هراس داشته باشیم و با تعارف آن را ابراز کنیم، باید چنین چیزی را پذیرش کنیم و بدانیم که در اقتصاد پیشرفته و قدرتمند آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی، بارها چنین اتمسفری به وجود آمده و مردم و دولتمردان آنها، توانستهاند این موانع را پشت سر بگذارند.